وارسی مد و سبکهای قرن 19 (قرتیگری تا خردگرایی)
انقلاب صنعتی تاثیری زیاد همه گیر بر سبکهای مد سدهی نوزدهم انجام کرد و به صورت گیری طبقه جدیدی در جامعه انجامید. در سدهی نوزدهم همانند سدهی هجدهم مد، نیز بازتابی از موفقیتهای جامعه و نیز دگرگونی نظر و فرهنگ در اجتماع بود. روند انقلاب صنعتی در فرانسه که در سدهی پیشین آغاز شده بود بی نهایت بلافاصله رشد پیدا کرد. اگرچه این جریان تولید ها و مصرف مد را دگرگونی داد لکن بارزترین تحول این دوره را میتوان فزونی طبقات متوسط در جامعه دانست!
دورهی قرتیگری (Dandyism)
در زمینه این سبک می بایست در نخست بدانید لباس و ظاهر قصد اساسی بود و جزء فرعیات به حساب نمیآمد. جرج برایان بو (نخستین الگوی این سبک) ارتباط نزدیکی با ولیعهد انگلستان (جرج چهارم) داشت به این ترتیب مد مردانهی بریتانیا را توسط گرفت و جایگزین به مالک نظر در عرصه مدهای دربار و اشراف شد. لباسی که جرج آشناسازی کرد طرح بسط یافتهای بود از لباس خوش دوخت و کارآمدی که در وقت شکار و اسب سواری در آن دوران اشراف به تن میکردند. کتهای چاک دار تیره رنگ شلوارهای سه ربع چسبان و چکمههای چرمی سوارکاری به کنار دستمال گردنهای زیبایی که زیر یقه ایستا پیراهن بسته میشد.
دورهی رومانتیسیسم
به وجود آمدن رمانتیسیسم در اصل واکنشی بود علیه خردگرایی افراطی که در پایان برای مدتی مد را از آن خویش کرد. وجه تمایز لباس شب زنان در این دوره آستینهای پفدار(از سرشانه پف بسیاری داشتند و در بخش مچ باریک میشدند)، یقههای قایقی، دامنهای بلند و پفدار، کمرهای زیاد باریک و کرستهای تنگ بود که همانطور که گفتیم در دورهی نئوکلاسیک زنان کنارش گذاشته بودند.جذاب هست بدانید زنان دربار برای مشهورتر نشان دادن آستینهای خویش از اپل(ابر یا پری که زیر لباس بر روی شانه و یا بازو قرار میگیرد) استفاده میکردند.زنان در این دوره تحت کارایی ادبیات رمانتیک میخواستند زندگیشان رنگ و بوی رویا بگیرد. در اواخر این دوره قد دامن ها کمی کوتاه شد تا قوزک پا و کفشهای ابریشمی پنجه باریک با روبان و جورابهای بلند را نمایان سازد.
صنعتگرایی (Industriallism)
در این دوره ماشینی شدن صنعت بافندگی موجب موفقیت جهان مد و بالا بردن گوناگونی و پایین آمدن بها پارچه و لباس شد. چرخ خیاطی به شکل انبوه در نزد بشر قرار گرفت و به روند موفقیت مد سرعت بخشید و از سمت بعدی چاپگرهای غلتکدار ماشینی بر دسترسپذیری مجله های کارایی سر راست گذاشت.
از بعدی تحولاتی که طبقه متوسط از آن زیاد استقبال کردند موفقیت و ساخت رنگها بود و در همین دوره بود که رنگ بنفش از ایجاد شد و به دنباله آن رنگهای آبی، زرشکی و قرمز ساخت شدند. اگر چه ماشینی شدن لباسها به معنی کنار قرار دادن تولید ها دستی نبود و به کارگیری این دو در کنار نیز زیاد متداول بود.
ریتوئالیسم (Ritualism)
همیشه تدارک دیدن لباسهای برجسته در مراسم اجتماعی مانند عزاداری رایج بوده لکن در این دوره (سلطنت ملکه ویکتوریا) گزینش لباس برای مراسم قواعد و رسوم برجسته خودش را که زیاد اغراقآمیز بود پیدا کرد. در این دوره شاهد چهار دوره عزاداری هستیم که هرکدام اداب و لباس برجسته به خودش را دارد.
مقرراتی که برای راه لباس پوشیدن وضع شده بود زیاد دقیق و سختگیرانه بود، در این لیست فقط استفاده از دو نوع پارچه مجاز بود و زنان ضمناً رنگ و طرح الگو لباس خویش را با دقت به لیست قوانین گزینش میکردند. لباسهای عروس در این دوره از ترکیب پارچههای رنگین و گران بها با پارچه سفید دوخته میشد. لباس عروس در این دوره به سبک ویکتوریایی (دامنهای گشاد و چیندار ) دوخته میشد که تا الان محبوب برقرار مانده هست.
بلومریسم (Bloomerism)
همانطور که مکرر در طول تاریخ عدهای مخالف تجملات و افراط موجب تحول شدهاند در این دوره هم اصلاح طلبان با پیروی از طرح لباس فمنیست آمریکایی(امیلیا بلومر) اعتراضشان به تجملات ویکتوریایی را نشان دادند و لباس محلی بلومر را به موضوع مد تازه برگزیدند. این طرح لباس متشکل بود از یک لباس بلند و گشاد که تا سر زانو میرسید به کنار نیمتنه راحت و آزادی که با شال که با یک شال دور کمر محکم میشد که با چکمه های بلند و کلاه همه میشد و در مقایسه با لباسهای سنگین و دست و پا گیر آن دوره زیاد ساده بود.و لکن جامعه مردسالار ویکتوریایی بی نهایت صریح و تند آغاز به تحقیر و به تمسخر گرفتن این سبک کرد و همین مبحث به روند فروپاشی این سبک سرعت بخشید.
رافائلیسم (pre_Raphaelitism)
این سبک در اصل خواستار راحت شدن لباس زنان و مد کردن تن پوشی برای اندام طبیعی و بدون سینهبندهای آزاردهنده و تجملاتی بود. طرفدار این سبک در اصل انجمنی بود به نام برادران پیشارافائلی که متشکل از هنرمندان مدافع طبیعت و اصالت آن بودند.
اعضای اتحادیه با کشیدن پلن هایی از زنان در پیراهنهای راحت بدون کرست و نرم و لطیف دربرابر تولید ها نوین واکنش نشان دادند و خواستار رهایی زنان از قید و بند و محدودیتهای لباس شدند. از آنجا که در سبک ویکتوریایی نپوشیدن کرست بیحیایی و بیبندوباری تلقی میشد فقط عدهای از هنرمندان از این مد پیروی میکردند.
خردگرایی ( Rationalism )
در این دوره همانند دوره پیش عدهای در لندن بیزاری خویش را از لباسهای دست و پا گیر و سنگین ابراز کردند و دست به انتشار لباسهایی ساده، کارآمد و سبک زدند. با خرج نظر از دورهی کوتاهی که کرست شهرت خویش را از دست داد با تقریب اکثریت خانم ها در تماماً قرن نوزدهم تمایل شدیدی به کرست داشتند و توجهی به مضرات و عوارض آن همتا فشار به دنده و ششها، مشکل های گوارشی و بیماریهای پوستی و نداشتند.
خردگرایان به قصد دفاع از حقوق زنان بیانیهای در مطبوعات رسمی خودشان چاپ کردند و در این بیانیه خویش را مخالف هر مدی که به هر نحو حرکات بدن را محدود کند و سلامت اشخاص را به خطر اندازد ابراز کردند. پارچه متداول این دوران از جنس پشم و الیاف طبیعی بود، شلوارهایی که مورد استفاده بود سه ربع و گشاد (دامن شلواری) بودند که در کنار تونیکهای راحت استفاده میشدند.
منبع: مدوپیا
برچسب ها :وارسی مد و سبکهای قرن 19 (قرتیگری تا خردگرایی)مد و سبکهای قرن 19