چگونه سلامت روان خوبی داشته باشیم؟

چگونه سلامت روان خوبی داشته باشیم؟

فهرست مطالب

چطور سلامت روان نیکی داشته باشیم؟

چگونه سلامت روانی داشته باشیم

تمام ما کوشش می ‌کنیم که به لحاظ روحی و روانی سالم باشیم، شاخص نیست که چه کسی هستیم یا در کجا زندگی می ‌کنیم، تمام ما می‌ خواهیم خوشحال باشیم. تمام ما می‌خواهیم بدانیم که چه هدفی داریم و چگونه می‌ توانیم این راه را کنترل کنیم. ما خودمان را با دیگران مقایسه می ‌کنیم، لکن موردی که شاخص هست این هست که می بایست یاد بگیریم که چطور به راحتی خودمان باشیم.

سلامت روانی به این که خوشبخت هستید یا نه، موفقیت می نمایید یا نه و دیگر موارد از این دست بستگی ندارد. داشتن بعضی افکار و احساسات بد، طبیعی و قسمتی از آدم بودن هست. موردی که به منزله داشتن سلامت روانی مطرح می گردد، داشتن مهارت ها و راهبردهای مقابله ای سالم در در وقت مواجهه با مساله هست و ربطی به استوار و ضعیف بودن کسی ندارد.

بر اساس اظهارات NAMI (سازمان ملی بیماری های ذهنی)، سالانه از هر ۵ مشهور ‌سال آمریکایی یک شخص بیماری روانی را تجربه می‌ کند.

فردی که از لحاظ روانی سالم باشد، با شرایط سازگار می گردد، در اوقات دشوار یاد می گیرد چطور به دیگران تکیه دهد یا در شکل لزوم یاری بخواهد، خویش را می پذیرد، انعطاف پذیر هست و برای هر کاری هم حاضر هست. فردی که از سلامت روان دارا هست زندگی متعادلی دارد و می داند که تقدم بندی کارهایش به چه شکل هست. آبرو نفس این فرد بالاست، قادر به برقراری نیازهای خویش می باشد، بها خویش را می داند و برای دست یابی به هدفش سفت و سخت ایستاده و کوشش می کند.

سالم بودن روان بدان معناست که در شرایط بحرانی می دانید می بایست چه نمایید، به چه کسی تکیه نمایید و یا چطور با این بحران مقابله نمایید.

هیچ فردی از نظر ذهنی ۱۰۰ درصد سالم و همه ی نیست. از حرف زدن در خصوص احساسات تان نترسید و با هرکسی که به او اطمینان دارید، همچون عضوی از خانواده و یا دوستان تان و یا یک راهنما مورد اعتماد در این مورد گفتگو نمایید. به این شکل شما باید کارها را به گونه ای پردازش نمایید که از مهارت های مقابله ای سالم بهره ببرید.

هنگامی که از بازگو کردن احساسات تان خودداری نمایید و آن را با دیگران در بین نگذارید، شاید موارد تان رفته رفته روی نیز جمع شده و ناگهان همچون یک بمب منفجر شوید. علائم سلامت روانی ضعیف از زیادی جهات فاجعه بار هست.

اشکال اختلال شناختی متداول به شرح زیر هست:

  • تفکر دو قطبی ( polarized thinking )
  • تعمیم افراطی (overgeneralization)
  • زود قضاوت کردن
  • فاجعه پنداری (catastrophizing)
  • شخصی سازی (Personalization)
  • سرزنش و مذمت
  • استدلال عاطفی
  • مکرر درست بودن
  • برچسب زدن و تعمیم دادن کلی

به منزله نمونه زود قضاوت کردن، می تواند به این معنی باشد که شما در خصوص موضوعی که تا به حال اتفاق نیفتاده و یا موردی که اطلاعی در موردش ندارید، عجولانه اندیشه می نمایید. به همین ترتیب، فاجعه پنداری به این معنا که اندیشه کردن به بدترین سناریوهای ممکن.

آنچه در بین همه ی مورد ها بالا مشترک هست، این هست که مرحله ای از تفکر تحریف شده وجود دارد که می تواند تحلیل و تصحیح گردد تا شما از لحاظ روحی سالم تر بمانید. به طور معمول شما در این شرایط خودتان و ابزاری که در دست دارید را دست کم می گیرید و یک نگاه بد و اشتباه در خصوص حاصل کارها و اتفاقات دارید.

سپس، حالااین سوال مطرح می گردد که چطور می توان از لحاظ روحی و روانی سالم بود؟ در این مقاله به وارسی ۸ چاره آسان برای دست یابی به سلامت روان می پردازیم، با ما هم گام بمانید.


  1. درمان شناختی رفتاری (Cognitive behavioral therapy)

طریقه ی دست یابی به سلامت روان، با درمان شناختی رفتاری یا برای نمونه ضبط افکار خویش آغاز می گردد.

در این چاره شرایطی که اتفاق ‌افتاده را شرح می نمایید، در ادامه احساسات تان در این مورد را تحلیل نموده، شرایط جسمی خودتان را یادداشت می نمایید، بعد افکار/ تصاویر غیر سودمند را ضبط می نمایید، در ادامه افکار تبدیل یا اصل بینانه را لیست نموده و در آخر برای شما کانال حل هایی عرضه می گردد. در آخر، دوباره احساسات خویش را تحلیل می نمایید.

چنین ابزاری مؤثر هست، چون به جای ماندن و دست و پا زدن در شرایطی بد، شما را مجبور به متوقف کردن و تجزیه و بررسی یک تفکر می کند. این ما را از فاجعه پنداری و تفکر در بدترین شرایط باز می دارد.


  1. برنامه حفظ سلامت روان

وسیله غیر از اینی که برنامه نگهداری سلامت روانی نامیده می‌ گردد، یاری می کند تا محرک ها و علائم هشدار دهنده برای کم شدن سلامت روان را معرفی نمایید. مراقبت از خویش و راهبردهای مقابله ای به شما یاری می کند تا در وقت وقوع شرایط بد، یک برنامه داشته بمانید. این یک وسیله درست برای تمرین هست چون به شما یاری می‌ کند کنترل برنامه ‌های مقابله سلامت روانی خویش را توسط بگیرید.

هنگامی که یک برنامه داشته بمانید، احتمال زیادتری وجود دارد که برای یاری به حالت ذهنی خویش عمل نمایید. نیز چنین این برنامه موردی هست که شما می ‌توانید با یک راهنما برای دفاع از خویش به اشتراک بگذارید و درخواست یاری نمایید. شما می ‌توانید این برنامه را در هر هنگام به روز رسانی نمایید و رشد خویش را دیدن نمایید.


  1. غربالگری سلامت روان

وسایل غربالگری مجانی بسیاری برای عنوان سلامت روان در دسترس هست. با یاری تست های روانشناسی باید اشکال اختلالات اضطرابی، افسردگی و… را در وجود خویش وارسی نمایید. تحلیل روانشناسی در اینترنت چاره غیر از اینی برای تماشا موارد سلامت روان به شکل مجانی هست.


  1. استفاده از اپ های به وجود آمده

شما باید از برنامه های لیست Mindwise که می تواند به شما در مدیریت سلامت روانی یاری کند، بهره ببرید. یک برنامه را Download نموده و آن را امتحان نمایید! بعضی از این اپ ها حاوی برنامه هایی برای “کم شدن استرس، مدیریت یک اختلال خلقی یا بهبود ساخت و خو” می باشند. وسایل بسیاری در اینترنت وجود دارد که به شما یاری می کند در در وقت بروز مساله، آرام بمانید. برای این فعالیت کافیست در موتور تجسس واژه هایی همتا “مدیتیشن” را تایپ نمایید تا در کسری از ثانیه چندین مقاله در این مورد را به شما پیشنهاد دهد. این راهی درست برای تداعی یک مساله به خودتان هست و آن این هست: “شما قدرت اینکه به خودتان یاری نمایید را دارید.”


  1. پیدا کردن یک درمانگر یا راهنما

بعضی از اشخاص این تفکر غلط را دارند که اندیشه می کنند راهنمایی گرفتن از یک درمانگر به منزله ضعف یا ناتوانی هست. لکن این یک باور اشتباه هست. یاری گرفتن از فردی کسب و کار‌ ای در این حوزه، به این مفهوم نیست که شما لزوما یک بیماری ذهنی یا روانی دارید. گاهی اوقات تمام ما احتیاج به کسی داریم که به ما یاری کند تا زندگی را راهنمایی کنیم. از آنجایی که هنگامی زندگی را با یاری یک مربی راهنمایی می نمایید، باید نقص در تفکر خویش را تشخیص دهید، این یک چاره موثر برای دیدن خطاها و اشتباهات فکری شماست.


  1. متوقف کردن ننگ یا بدنامی

عموماً موارد سلامت روان موردی هست که به منزله یک ننگ شناخته می شوند. در صورتی که از این عنوان رنج می برید، در خصوص آن گفتگو نمایید. حرف زدن در این مورد موجب کم شدن این رنج خواهد شد.

اکثراً ما ترس از قضاوت دیگران را تجربه می ‌کنیم. لکن با داشتن قصه و سفر سلامت ذهنی تان می ‌توانید آن ترس را ریشه‌ کن نمایید. در صورتی که کسی نمی تواند راه زندگی شما را بپذیرد، این مساله دیگران هست؛ نه مساله شما. وقتی که به این تفکر رسیدید، می ‌توانید خویش را از احتیاج به کنترل واکنش دیگران در مقایسه با خودتان رها نمایید.

به جای پوشیده کردن قصه زندگی یا مبارزات خویش، کسی بمانید که تمام جوره به کاری که می کند ایمان دارد. به جای اینکه قربانی بمانید، به کسی جایگزین شوید که رنج ها، بها ها و زخم هایش را می داند و برای بهبود شرایط کوشش می کند. در این شکل پیروز خواهید شد.

هنگامی این نگرش ننگ و بدنامی در مقایسه با موارد سلامت ذهنی را کنار بگذارید، به آسانی باید خویشِ حقیقی تان را بپذیرید. این روشی هست که شما بر روی قصه سلامت ذهنی خویش غلبه می ‌نمایید. سالم بودن ذهنی به معنای حفظ ظاهر نیست، سلامت روانی به این معنا که خودتان را می پذیرید و می دانید که در شرایط بحرانی و دشوار فقط نیستید.


  1. یاری کردن به دیگران

هنگامی که یاری درست را دریافت می ‌نمایید و در حد درست بودن از اطمینان قرار دارید، باید به آسانی به دیگران هم یاری نمایید.

اشخاص احتیاج دارند که بدانند ارزشمند می باشند و دیگران برایشان بها قائل می شوند. هنگامی به فرد غیر از اینی چه از مسیر دوستی، چه فعالیت داوطلبانه و چه مورد ها به جز آن یاری می نمایید، نشان می دهید که برای آن فرد بها قائل هستید. در کنار این این موجب می ‌گردد که شما نیز حس نیکی داشته بمانید. یک مورد که می بایست مراقب آن بمانید، نیز وابستگی یا بروز رفتارهای منفعل و بیشتر از اندازه خدمتکارانه هست. افراط در یاری به دیگران هم می توانند مضر باشد و آنطور که می بایست نتایج ثمربخش به هم گام نداشته باشد.

هنگامی ابزاری برای سالم بودن روانی را کشف کردید ، آن را بپذیرید. به این ترتیب خواهید توانست با توانایی درونی تان رشد نموده و به پیروزی های بسیاری برسید. از درد و رنج درونتان به منزله قصد بهره ببرید. از رنجی که می برید به منزله انگیزه برای دست یابی به خواسته هایتان بهره ببرید، در این راه خواهید توانست سودمند عمل نموده و به دیگران هم یاری نمایید.


  1. عملیات همه ی نشده را بپذیرید

هنگامی که تشخیص بدهید که این روند بی زشتی نیست، احتمال زیادتری وجود دارد که نقایص خویش را ببخشید و به مقابله با آنان بپردازید. در آخر این شما هستید که تصمیم می گیرید که واکنش ها، نگرش و تفکر خویش را تعیین نمایید.

هنگامی که بدانید می خواهید چه کسی بمانید، خوب تر باید امور زندگی را مدیریت نمایید. داشتن هدف های، برنامه ریزی، تقدم های به وجود آمده به همان اندازه شاخص هست که یادگیری تنظیم احساسات شاخص هست. تنظیم احساسات به شما یاری می کند که مقابله با تحریفات شناختی که تمام ما از آن رنج می بریم، را آغاز نمایید. شما هر از گاهی احساسات بد را تجربه خواهید کرد و یادگیری چگونگی کنار آمدن با آنان یک عملیات مادام العمر هست. هیچ چاره کمکی نمی تواند شما را به موردی که می خواهید بمانید برساند، این وسیله تنها شما را به سوی دست یابی به این قصد هدایت می کنند. تصمیم گیری بر عهده شماست.

اوضاع گاهی اوقات می تواند از کنترل ما خارج گردد، لکن در صورتی که منابع، نظام پشتیبانی، یاری کسب و کار ای برای پرداختن به آن، سازگاری، روابط سالم و قصد داشته باشیم، می توانیم ولو در شرایط بحرانی هم کنترل اوضاع را توسط گیریم.

هیچکس همه ی نیست و داشتن زشتی هایی در وجود هر فرد یک عنوان معمولی هست، درست هست که می بایست با خودمان و دیگران صادق باشیم، شاخص این هست که شما در اینجا متوقف نمی شوید. آنچه فرجام می دهید به شما بستگی دارد، لکن ابزارهایی در خارج وجود دارد که به شما یاری می کند تا سرنوشت خویش را شمایل دهید.


و لکن سخن پایانی…

سلامت ذهنی به معنای این نیست که شما از تمام جهات همه ی هستید و جواب هر موردی را می دانید، بلکه این بدان معناست که شما می دانید چه کسی هستید و از زندگی چه می خواهید. تمام ما به مراقبت های سلامت روان احتیاج داریم و این موردی هست که نمی توان آن را نادیده گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *