چگونه با یک فرد افسرده صحبت کنیم؟

چگونه با یک فرد افسرده صحبت کنیم؟

فهرست مطالب

چطور با یک شخص افسرده مکالمه کنیم؟

افسردگی

افسردگی یک بیماری جدی هست که اکثراً به دست عموم اشخاص، به مناسبی فهم نمی‌گردد. شوربختانه زیاد‌ها که تاکنون از این بیماری رنج نبرده‌اند، مایلند عوارض زیان آور افسردگی را روی حالت جسمی، عاطفی و سلامت ذهنی شخص دست کم بگیرند.

زیاد از اشخاص نزدیک امکان دارد شی ای بگویند یا کاری اعمال دهند که به هدف یاری به شخص مورد تمایل‌شان برای عبور از این قسمت واقعا سخت زندگی باشد. لیکن سعی نمایید جمله ها زیررا هیچ وقت به شخص افسرده نگویید:

۸ شی ای که نباید به اشخاص افسرده بگویید

  1. آیا تا به‌اکنون … را امتحان نموده‌ای؟

بله، بله امتحان نموده‌ام. گوش کردن به موسیقی، بیرون رفتن، ملاقات با روانپزشک. تمام مورد را امتحان نموده‌ام تا کل مدت این حالت را نداشته باشم. شوربختانه، غلبه بر افسردگی، تدریجی هست. راهی واحد برای مبارزه با آن وجود ندارد، لیکن باور نمایید هیچ‌کدام از توصیه‌های شما تغییری درمن خلق نمی‌کند و افسردگیم را رفع نمی‌نماید.


  1. نباید آنقدر به تمام‌مورد ضرورت دهی

حق با شماست. لیکن نمی‌توانم، این شی ای هست که درواقع افسردگی باعثش هست. افسردگی باعث می‌گردد جنبه‌های بد زندگی شخص افسرده برایش هزاران بار قوی‌تر جلوه کنند، پس دیدن هرنوع روزنه امیدی درابرهای تیره و تار غول آسا، غیرممکن هست. هنگامی مغزتان فقط اجازه دیدن بد‌ها را می‌دهد، ضرورت ندادن به جنبه‌های بد غیرممکن هست.

در کنار این بخوانید: تازه ترین راهکار درمان افسردگی

  1. بابت چه شی ای اینقدر غمگینی؟

در صورتی که می‌دانستم، کاری می‌کردم. افسردگی یک بیماری پیچیده و شرح ناپذیر هست که پیداکردن مساله را سخت می‌کند و فهمیدن راه حل‌اش غیرممکن می‌گردد. من می‌دانم که چیزهای نیکی در زندگیم جریان دارند لیکن نمی‌توانم بابت‌شان شاد باشم. تداعی این عنوان به من، تنها غمگین‌ترم می‌کند. می‌دانم که می‌خواهی یاری کنی لیکن تنها اجازه بده بدون تداعی این‌که می بایست شاد باشم، اندوهگین باشم.


  1. تو فقظ خوش بگذرون!

آها، به همین آسانی؟ درواقع هنگامی می‌فهمید بقیه از چیزهایی که سابقا خوشی می‌بردید نمی‌توانید شاد شوید، افسردگی شدیدتر می‌گردد. هنگامی اکنون و حوصله ندارید، تماشای یک فیلم کمدی یا تجسس زدن با ماشین به مناسب شدن اکنون‌تان یاری می‌کند لیکن هنگامی افسرده‌اید، ضمناً این تلاش‌های تفریحی نیز برای نیکوتر کردن روحیه شما کافی نیستند. و وقتی که تشخیص می‌دهید تفریحی که وقتی عاشقش بودید بقیه برای‌تان لذتی ندارد، زیادتر در اعماق افسردگی‌تان فرو می‌روید.


  1. تو نباید برای شادشدن به قرص‌‌ها متکی شوی

تمام آنهایی که از افسردگی رنج می‌برند به دارو متکی نیستند، لیکن آنهایی که گاهی این‌گونه‌اند، به‌موضوع آخرین طریق‌راه حل انتخابش می‌کنند. داروی ضد افسردگی، آنقدر عوارض جانبی بدی دارد که هیچ‌کس داوطلبانه نمی‌خواهد این عوارض را متحمل گردد مگر این‌که مطمئناً گزینش کسی دیگر نداشت باشد. ما نمی‌خواهیم که به عنوان مثال دوست دوست ما که اتفاقا پزشک هست عوارض دارو را برای‌مان ابراز کند؛ ما واقعا برای این‌که بتوانیم حدودا طبیعی رفتار کنیم به دارو احتیاج داریم.

در کنار این بخوانید: چطور از افسردگی رها شویم

  1. گریه نکن

چرا گریه نکنم؟ من اولویت می‌دهم حالت اندوه کنم تا این‌که هرگز شی ای حالت نکنم. دست کم هنگامی گریه می‌کنم می‌دانم که تا حالا می‌توانم شی ای احساس کنم. و گاهی، واقعا احساس خوب تری به من می‌دهد.

در صورتی که دست از گریه کردن بردارم، تنها برای شما مناسب هست؛ شاید ذهن می‌نمایید هرچیزی که موجب ناراحتیم بوده را کنار گذاشته‌ام. لیکن در صورتی که به‌علت هرکس کسی دیگر از گریه کردن امتناع کنم، زیادتر در معرض سرکوب احساساتم بوده و به خودم لطمه خواهم زد.


  1. تو چیزهای اضافه داری که بابت‌شان شاد باشی

می‌دانم که دارم! می‌دانم که سقفی بالای سرم و غذایی برای خوردن دارم لیکن افسردگی من به این‌ها مربوط نیست. من نمی‌توانم از طعم یک غذای مناسب خوشی ببرم زیرا ذهنم روی هر قسمت بقیه بدنم حیله‌هایی پیاده می‌کند.

می‌دانم که کسب و کار نیکی دارم لیکن روزهایی که دربدترین حالتم هستم، برای بیدار کردنم و بلند کردنم از رختخواب این انگیزه کافی نیست. قبلا نیز گفتم، تداعی کل این‌ها که بگویید من می بایست شاد باشم، فقط اثر معکوس دارد.


  1. زودتر مناسب شو

چرا به ذهن خودم نرسیده بود؟! این را هیچ وقت نباید به کسی که علنا افسرده هست بگویید، او را به اکنون خودش بگذارید. در صورتی که شما پای‌تان بشکند، نمی‌توانید تصمیم بگیرید و اراده نمایید که بقیه پای‌تان نشکند.

برای شخص افسرده نیز همین‌طور هست، او احتیاج به مراقبت دارویی، روان‌درمانی و بازیابی تدریجی به وضعیت ابتدا را دارد تا به مناسبی درمان گردد. اجبار برای درمان پیش از این‌که او حاضر باشد، تنها مساله را در درازمدت تشدید خواهد کرد. تنها هنگام مورد نیاز را به او بدهید تا نیکوتر گردد و عاقبت بهبود پیدا خواهد کرد.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *