سلامت روانی ضعیف چیست؟
مشکل ها روحی روز به روز در جوامع گوناگون در اکنون فزونی هست. اخیراً مقالات اکثر و زیادتری در مورد اشخاص مشهوری که دست به خودکشی زده اند، کسانی که به جهت دیگران شلیک نموده اند و فزونی نرخ خودکشی در بین اشخاص منتشر می گردد.
اکثر از گذشته، کودکان با مشکلاتی شبیه ADHD، افسردگی، اضطراب و اختلال دوقطبی شناخت و تشخیص داده می شوند.
با وجود موفقیت هایی که در جوامع امروزی ابداع شده هست هوشیاری و اطلاع اشخاص از مشکل ها روحی و روانی می بایست فزونی یابد ولی واقعیت چنین نیست. زیاد ها می باشند که اثر های مشکل ها روحی را نادیده می گیرند و بعدا با مشکل ها حادتری روبرو می شوند. در این مطلب هدف داریم به همین مبحث بپردازیم.
ضمناً بخوانید: اختلال روانی
در جوامع امروزی، سلامت روحی ضعیف چقدر شایع شده هست؟
بر پایه اطلاق های موسسه سلامت روحی، از هر ۵ بزرگسال، ۱ شخص با مشکل ها یا بیماری های روانشناختی دست و پنجه نرم می کند.
- در سال ۲۰۱۷، تخمین زده شده بود که ۴۶.۶ میلیون بزرگسال ۱۸ یا بالاتر از آن در ایالت متحده آمریکا مشکل ها روحی و روانی دارند. این تعدد نشان دهنده ۱۸.۹ درصد از کل اشخاص بزرگسال در این سرزمین هست.
- سرایت بیماری های روحی در بین زنان (۲۲.۳ درصد) اکثر از مردان (۱۵.۱ درصد) هست.
- بزرگسالان جوان ۱۸ الی ۲۵ ساله اکثر از بقیه بزرگسالان به این بیماری ها مبتلا شده بودند. نرخ ابتلای این اشخاص ۲۵.۸ درصد بود. این در حالیست که بزرگسالان ۲۶ الی ۴۹ سال حدود ۲۲.۲ درصد و اشخاص ۵۰ ساله و بالاتر ۱۳.۸ درصد به مشکل ها روحی مبتلا شده بودند.
- سرایت این بیماری ها در نژادهای گوناگون مختلف هست. بزرگسالان سفید پوست ۲۰.۴ درصد و بزرگسالان آسیایی ۱۴.۵ درصد به این شرایط مبتلا شده بودند.
تعریف سلامت روانی ضعیف
بر پایه اطلاق های دیکشنری Merriam-Webster، بیماری های روحی و روانی به شکل زیر تعریف می گردد:
هر گونه طیف وسیعی از شرایط پزشکی که در اول با مشکلاتی در شخصیت، فکر یا احساسات شناخت می گردد و شخص نمی تواند عملکرد روانشناختی طبیعی خودش را داشته باشد. همین شرایط موجب بروز ناتوانی و ایراد در او می شود و عموماً موجب اختلال در تفکر، احساسات، ابداع و خو، رفتار، تعاملات بین فردی و وظایف روزمره می گردد. این مشکل ها در برگیرنده افسردگی حاد، اسکیزوفرنی، وسواس جبری و اختلال پانیک هست.
مشکلاتی که در تعاریف این چنینی وجود دارد:
در صورتی که تعریف بالا را نیکو بخوانید مطمئناً هشیار می شوید که چنین تعریفی زیاد مبهم هست و نمی توان آن را با رفتارهایی که نشان دهنده علائم بیماری های روانشناختی هست متصل یا مرتبط دانست. اگر چه این اثر ها بسته به تشخیص و شدت بیماری ها متغیر خواهد بود.
ایراد بعدی که در تعریف بالا وجود دارد این هست که محدوده شدت اثر ها را عرضه نمی کند. این تعریف تنها فردی را به نگاره می کشد که اثر های زیاد واضحی شبیه ایراد در خوردن، بحث کردن با اشخاص در جمع، حفظ کسب و کار، رفتن به مدرسه، رانندگی، حفظ مسئولیت های خانوادگی و غیره را دارد و نمی تواند این وظایف را به وضوح اعمال دهد. با این اکنون اکثر کسانی که از مشکل ها روحی رنج می برند تا الان نیز می توانند وظایف روزمره شان را به وضوح اعمال دهند ولو در صورتی که در مدیریت آن ایراد داشته باشند.
کسانی که دور و برشان می باشند برچسب دمدمی مزاج بودن، زود عصبانی شدن، ضد اجتماعی بودن، انگیزه عدم نیاز، نیرو عدم نیاز، عدم نیاز نظم کافی، عجیب و غریب بودن، زیاد احساسی بودن، زودرنج بودن را بر روی آنان می زنند.
اکثر اثر های بیماری های روحی که حالا به شکل کسب و کار ای شناخت می شوند امکان دارد قبلا به منزله ی رفتارهای عجیبی شناخته شده باشند. همانطور که در تعریف بالا نظاره کردید تنها تعدادی اختلال شبیه اسکیزوفرنی در آن گویش شده بود. این در حالیست که مشکل ها روحی و روانی به همین جا ختم نمی گردد. شوربختانه آنهایی که با مشکل ها روانشناختی دست و پنجه نرم نمی کنند آشنایی اضافه با این بیماری ها ندارند و اندیشه می کنند اشخاص، خودشان چنین رفتارهایی را بروز می دهند.
با اینکه مبهم بودن این تعریف به متخصصان هم یاری می کند طیف وسیعی از اثر ها را برای اختلالات گوناگون تعریف کنند ولی کمکی به فهم اشخاص معمولی از چنین بیماری هایی نمی کند.
تاریخچه کوتاهی از بیماری های روحی
بیماری های روحی شی جدیدی برای جوامع بشری نیست. در طول قرن های گذشته نام های مختلفی به این نوع بیماری ها داده شده هست. در گذشته، اکثر فرهنگ ها چنین بیماری هایی را به موارد مذهبی و خرافاتی مرتبط می دانستند. در اصل اکثر اشخاص بر این باور بودند که بیماران روانشناختی به دست روح شیاطین اشغال شده اند و خداوند از آنان روی برگردانده هست.
درمان این اشخاص نیز به وضوح اعمال نمی شد. باور عموم بر این بود که می بایست روح شیاطین از بدن اشخاص خارج گردد. در چنین شرایطی شخص را از جامعه دور می کردند، از جسمش سوء استفاده می نمودند و مشکل ها اضافه برایش ابداع می کردند. در برهه‌ای از تاریخ نیز بعضی ها سر بیماران را سوراخ می کردند و معتقد بودند اینکار موجب رها شدن عناصر نامناسب از او می گردد.
بقراط در ۵۰۰ سال گذشته از میلاد جزو نخستین کسانی بود که کوشش کرد بیماری های روانشناختی را با داروهایی درمان کند. با این اکنون در آن هنگام داده های پزشکی اندکی وجود داشت. شوربختانه اکثر درمان های آن هنگام جزو مواد مخدر بودند تا اشخاص را آرام نگه دارند.
ضمناً بخوانید: طرز تفکرات مضر برای سلامت روان
بیماری های روانی و زنان
همانطور که قبلا هم گویش کردیم زنان اکثر از مردان به بیماری های روحی مبتلا می شوند. در گذشته شی ای که به منزله ی بیماری روحی در نظر گرفته می شد عدم تعادل هورمونی بود که موجب می شد زنان احساسی تر باشند، اکثر از گذشته به شرایط جانور واکنش نشان دهند و مضطرب و افسرده باشند.
همین اتفاق دردی را در اشخاص ابداع می کرد، ایراد تنفس در آنان ابداع می نمود، مشکلاتی را در کمر موجب می شد و اثر های بعدی را ابداع می کرد که به منزله ی حملات پانیک گویش می شد. اکثر اشخاص بر این باور بودند که زنان اعصاب و قلب ضعیفی دارند.
در قرن هجدهم بود که آمریکایی ها احتیاج به زندگی درست و مطلوب برای کسانی که مشکل ها روحی دارند را مورد قصد قرار دادند. تا سال ۱۹۰۰ اشخاص فهم وضوح از شرایط بیماری های روحی و درمان این بیماری ها نداشتند. به علت تاخیری که در تشخیص این بیماری ها به وجود آمده بود تحقیقات و مطالعات اضافه بر روی آنان وجود نداشت. خوشبختانه اخیراً چنین مشکلاتی وجود ندارد و زیاد ها به نیکی شرایط این اشخاص را فهم می کنند.
بیماری های روانی عملکردی
برای سال ها یا ولو قرن ها، ایده ای وجود داشت که نشان می داد شخص زیاد افسرده، مضطرب، دچار اسکیزوفرنی و مبتلا به اختلال دو قطبی چطور هست.
عموماً زمانی بحث از بیماری های روانی به بین می آید تصویری از شخص عجیب و غریب با ظاهری پریشان و ژولیده به فکر خطور می کند.
اکثر اشخاص زمانی کلمه بیماری روحی را می شنوند در ذهنشان فردی را مجسم می کنند که چشم های عجیب و غریبی دارد و مکرر به زمین نگاه می کند.
بعضی ها نیز بر این باورند که اشخاص مبتلا به بیماری های روانشناختی، احساساتشان را با صدای بلند گویش می کنند.
واقعیت این هست که زیاد ها بیماری های روحی عملکردی دارند. آنان امکان دارد دارو مصرف کنند یا مصرف نکنند یا اینکه بر این باور باشند که حالشان زیاد نیکو هست.
این اشخاص باهوش می باشند، نیکو بحث می کنند، نیکو لباس می پوشند ظاهر زیاد آراسته ای دارند، از امنیت مالی کیف می برند و زیاد نیکو در فضا کارشان می درخشند. به عبارت به جز آن کل آنان رفتارهای اجتماعی قابل انتظار را از خودشان نشان می دهند. این اشخاص زیاد نیکو یاد گرفته اند با اثر های افسردگی، اضطراب، وسواس، نوسانات ابداع و خو، فوبیا یا بقیه انواع بیماری های روحی مقابله کنند.
آدمیزاد ها به طرز شگفت انگیزی موجودات انطباقی می باشند و مکرر خودشان را با شرایطی که پیش رویشان قرار می گیرد منطبق می کنند. بیماری های روحی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اکثر کسانی که با بیماری های روحی دست و پنجه نرم می کنند به پیگیری مذهب، مدیتیشن، تصویرسازی، تمرینات ورزشی، تنظیم زمانبندی ها و پذیرفتن کسب و کار هایی می روند که می تواند با اثر هایشان سازگار باشد. آنان مدام در اکنون مطالعه و قصد گذاشتن اثر هایشان می باشند. با اینکه چنین کسانی یاد گرفته اند با شرایط جانور کنار بیایند ولی تا الان با اثر های پوشیده شان مبارزه می کنند. زیاد ها امکان دارد نتوانند در مورد اثر هایشان مذاکره کنند یا آن را تحول دهند.
۲۰ اثر سلامت روانی ضعیف
در تداوم سعی می کنیم بعضی از ۲۰ اثر سلامت روحی و روانی ضعیف را که اکثر اشخاص نادیده اش می گیرند را با نیز مرور کنیم:
- تحول ابداع و خوی مداوم
- اضطراب اجتماعی یا جدا شدن از جامعه
- تعریق بیشتر از مقدار (یا حس سرمای بیشتر از مقدار)
- حساس شدن به صداها، جمعیت و محرک ها
- پایین آمدن پهنا تحمل که به موجب عصبانیت شان می گردد
- تمایلات جنسی متغیر از علاقه ی افزون به علاقه ی زیاد کم
- جای زخم به علت اسیب به خویش
- مشکل ها مرتبط با خواب: بعضی ها بیشتر از مقدار می خوابند و بعضی ها نمی توانند به وضوح به خواب بروند.
- فزونی ضربان قلب که به سرگیجه و ضعف منتهی می گردد
- حملات پانیک
- ضعف یا تنش عضلانی
- بیشتر از مقدار اندیشه کردن
- ایراد در تصمیم گیری
- اطمینان به نفس پایین
- حس کل بودن: اندیشه می کنند هیچ موقع خطا نمی کنند
- ایراد در حفط عملکرد ثابت شغلی
- تفکرات ناموافق
- استفراغ در فضا های اضطراب آور
- حس مداوم بی کفایتی
- ترس از رد شدن
بعضی از کسانی که با چنین نکاتی دست و پنجه نرم می کنند می توانند از حس شوخ طبعی مصرف ببرند. نکات خنده دار و استفاده از شوخ طبعی می تواند عالی ترین طریق برای تصادف مختلف با بیماری های روحی باشد و به اشخاص هم یاری کند اثر هایشان را کنترل کنند.
کوشش برای فهم کسانی که چنین شرایطی دارند امکان دارد به معنای دخول به دنیایشان باشد. می بایست این مبحث را نیکو فهم نمایید نظیر زیاد ها می باشند که ظاهر معمولی و اراسته ای دارند ولی باز نیز با مشکل ها روحی و روانی دست و پنجه نرم می کنند. این مبحث بدین معنی هست که چنین کسانی سیستمی را برای محدود کردن اثرات بیماری بر روی زندگی شان ابداع نموده اند.
ضمناً بخوانید: تشخیص علائم بیماری های روانی در کودکان
سخن واپسین
مبحث سلامت روحی و روانی زیاد گسترده هست و می تواند علائم آن همه گیر یا ظریف باشد. بیماری های روانشناختی در اکثر نکات اختلال در مغز هست و می تواند یک بیماری اصلی باشد. در صورتی که از هر ۵ شخص یک شخص با چنین شرایطی دست و پنجه نرم می کند پس این احتمال وجود دارد که فردی که شما می شناسید نیز به چنین شرایطی مبتلا باشد و خودش آگاهی نداشته باشد.
گوناگونی اثر های بیماری های روحی موجب می گردد اشخاص در مقایسه با این بیماری ها اطلاع اضافه نداشته باشند. باورهای غلط نیز در مورد اشخاص بیمار وجود دارد. با این اکنون اخیراً در زیاد از جوامع اشخاص معنای بیماری های روحی را یاد گرفته اند و واکنش مناسب تری به شرایط جانور دارند. در صورتی که شما یا فردی که می شناسید با بیماری روحی دست و پنجه نرم می کند خوب تر هست با یک حرفه ای راهنمایی نمایید.
منابع اضافه برای کسانی که با اختلالات روانی دست و پنجه نرم می کند وجود دارد.