روانشناسی شخصیت چیست؟

شخصیت دقیقا چه موردی می باشد؟ فهم دقیق و درست شخصیت چطور می‌تواند بینش عمیقی درباره احساساتتان فراهم کند؟ شخصیت همان موردی می باشد که بعضی از اشخاص آن را توضیح می‌کنند لیکن تا حالا اکثر اشخاص فهم کاملی از مطالعات علمی فرجام شده درباره شخصیت ندارند.

این شخصیت منحصر به شخص شماست که شما را می‌سازد و بر روی روابط و راهکار زندگیتان کارایی می‌گذارد. روانشناسی شخصیت یکی از مشهورترین و پرطرفدار ترین شاخه‌های روانشناسی می باشد.

روانشناسان کوشش می‌کنند فهم وضوح از چگونگی گسترش شخصیت و هم کارایی آن بر روی رفتار و افکار آدمیزاد‌ها داشته باشند.

این فضا از روانشناسی، به پیوست فهم شخصیت می باشد و کوشش می‌کند متعدد بودن آن در بین اشخاص گوناگون را بیابد. روانشناسان در کنار این اختلالات رفتاری را تشخیص داده و درمان می‌کنند. این اختلالات می‌تواند با زندگی روزمره اشخاص تداخل داشته باشد.

شخصیت چیست؟

شما چه کسی هستید؟ چه موردی موجب ایجاد افکار و عقاید شما شده می باشد؟ مطمئناً فاکتورهای اضافه در خلق یک شخص و رفتارهای او دخیل می باشد. بعضی از نکات حاوی ژنتیک، چگونگی رشد و تربیت شخص و تجربیاتی می باشد که در زندگی توسط می‌آورد.

اکثر اشخاص بر این باورند موردی که موجب خلق یک شخصیت منحصر به شخص می گردد الگوهای ناب افکار، احساسات و رفتارهایی می باشد که شخصیت او را تشکیل می‌دهد.

اگرچه تعریف واحدی برای شخصیت وجود ندارد لیکن اکثراً این مورد را به منزله موردی می‌شناسند که در شخص رشد و ظهور می‌کند و در باقی مطلب زندگی هم راه او خواهد بود.

به همین دلیل شخصیت را در برگیرنده همه ی افکارها، الگوهای رفتاری و تعاملات اجتماعی می‌دانند که می‌تواند بر روی بینش شخص درباره خودش و اعتقاداتی که درباره دیگران و جهان اطراف دارد کارایی بگذارد.

فهم شخصیت به روانشناسان اجازه می دهد چگونگی پاسخگویی اشخاص به موقعیت‌های ناب و کارهایی که دوست دارند فرجام دهند را پیش گویی نمایند. برای اینکه بفهمیم دانشمندان و روانشناسان چطور روانشناسی شخصیت را مورد مطالعه قرار می‌دهند، می بایست تئوری‌های قابل توجه و کارایی گذاری که در حوره شخصیت وجود دارد را یاد بگیریم.

روانشناسان چطور درباره شخصیت ذهن می کنند؟

تئوری‌های مختلفی برای توضیح جنبه‌های زیاد شخصیت ظهور نموده می باشد. بعضی از تئوری‌ها بر روی معرفی چگونگی گسترش شخصیت تمرکز می‌کنند. این در حالیست که بعضی از نظریه‌ها درباره تمایز‌های فردی در شخصیت نگران می باشند.

شخصیت عموماً از دید صفات توضیح می‌شوند:

نظریه صفات شخصیتی در مرکز ایده ای قرار دارد که در آن شخصیت از طیف وسیعی از صفات تشکیل شده می باشد. نظریه‌های گوناگون در طول سال‌ها کوشش نموده اند به توجه تشخیص دهند که چه صفاتی می‌تواند نقش کلیدی در شخصیت آدمیزاد بازی کند و شمار تمام صفات شخصیتی را با استفاده از آن تعیین نمایند. روانشناس گوردون آلپورت یکی از نخستین کسانی بود که به توضیح شخصیت از دید صفات پرداخت. در این چشم انداز هدفمند، او پیشنهاد کرد که صفات شخصیتی متنوعی وجود دارد. صفات مشترک همان‌هایی می باشند که به دست اکثر اشخاص در یک فرهنگ ناب به اشتراک گذاشته می‌شوند.

در این بین، صفات مرکزی همان صفاتی می باشند که شخصیت یک شخص را تشکیل می‌دهند. صفات کاردینال ویژگی‌هایی می باشند که خیلی خاص‌اند و اشخاص بر پایه ی این صفات شناخته می‌شوند.

به منزله نمونه مادر ترزا به دلیل فرجام کارهای خیرخواهانه در بین اشخاص معروف و شناخته شده بود. اگرچه آلپورت پیشنهاد می‌کند که بیشتر از ۴۰۰۰ ویژگی فردی وجود دارد، روانشناس کسی دیگر به نام ریموند کتل به این حاصل رسیده می باشد که این صفات اکثر از ۱۶ مورد نیستند.

این روانشناس بر این باور بود که صفاتی در این طیف وجود دارد. بعدها روانشناسی به نام هانس آیزنک این لیست را باریک تر کرد و به این حاصل رسید که صفات شخصیتی آدمیزاد‌ها در سه دسته اساسی جای می‌گیرد. این سه دسته حاوی برون گرایی، روان رنجوری و روان پریشی گرایی می باشد.

مدل های مختلف ویژگی های شخصیتی

۵ بعد قابل توجه شخصیت چیست؟

نظریه پنج ویژگی قابل توجه، یکی از پرطرفدار ترین نظریه‌هایی می باشد که امروزه مورد اجابت اکثر روانشناسان می باشد. این نظریه گویش می‌کند که شخصیت آدمیزاد‌ها از ۵ بعد شخصیتی گسترده تشکیل شده می باشد. این بعدها حاوی برون گرایی، توافق پذیری،وظیفه مداری، روان رنجوری و گشودگی می باشد.

1. برونگرایی:

برونگرایی تحریک پذیری، اجتماعی بودن، پرحرفی، بیان وجود و طیف وسیعی از گویش عاطفی می باشد. کسانی که برونگرا می باشند دوست دارند انرژی مورد احتیاج خویش را از موقعیت‌های اجتماعی توسط آورند. کسانی که کمتر برونگرا می باشند (یا در طبقه بندی درونگرا قرار می گیرند) کوشش می‌کنند با احتیاط اکثر رفتار کنند.

2. توافق پذیری:

این بعد شخصیتی در برگیرنده صفاتی نظیر اطمینان، نوع دوستی، مهربانی، محبت و بقیه رفتارهای موافق اجتماعی می باشد. کسانی که توافق پذیری بالایی دارند کوشش می‌کنند در اکثر کارها مشارکت داشته باشند. این در حالیست که کسانی با توافق پذیری کمتر ، رقابتی تر می باشند.

3. وظیفه مداری:

خصوصیت‌های اساسی این بعد در برگیرنده مساحت بالایی از ذهن، کنترل و رفتارهای مرتبط با قصد می باشد. کسانی که وظیفه مدار می باشند سازمان یافته تر عمل می‌کنند و اکثر از سایرین به جزییات توجه می‌کنند.

4. روان رنجوری یا روان نژند:

روان نژند یا روان رنجوری یک ویژگی شخصیتی می باشد که بر پایه ی غم و اندوه، دمدمی مزاج بودن و بی ثباتی عاطفی معین می‌گردد. کسانی که چنین خصوصیت شخصیتی دارند عموماً نوسانات خلقی،اضطراب، دمدمی مزاج بودن، تحریک پذیری و غم و اندوه را تجربه می‌کنند. کسانی که روان رنجوری کمتری دارند ثبات عاطفی و احساسی زیادتری دارند.

5. گشودگی:

این ویژگی شخصیتی خصوصیت‌هایی نظیر تصور و بینش را دارد. کسانی که این ویژگی را دارند اکثراً طیف وسیعی از تمایلات و علایق را خواهند داشت. این اشخاص کنجکاو ، خلاق و ماجراجو می باشند. در برابر کسانی که گشودگی کمتری دارند اکثراً سنتی تر ذهن می‌کنند و شاید با افکار انتزاعی مبارزه نمایند.

می بایست به این مساله دقت داشته شوید که هر کدام از این ۵ فاکتوری که گویش کردیم محدوده ای بین دو مقدار را نشان می‌دهند. به منزله نمونه برونگرایی نشان دهنده طیفی بین برونگرایی افراطی و درونگرایی افراطی می باشد. در جهان حقیقی اکثر اشخاص جایی بین دو انتهای قطب هر بعد قرار می‌گیرند.

بعضی از نظریه‌ها بر روی چگونگی تبدیل و گسترش شخصیت در طول زندگی آدمیزاد‌ها تمرکز دارند:

نظریه فروید درباره رشد روانی آدمیزاد‌ها یکی از نظریه‌های شخصیتی محبوبی می باشد که در این مورد وجود دارد لیکن یکی از صحبت برانگیزترین نکات هم می باشد.

بر پایه ی نظریه فروید، کودکان از راه یک مجموعه مراحل گسترش شخصیتی رشد و نمو پیدا می‌کنند. در هر بخش،انرژی لیبیدویی یا نیرویی که رفتارهای آدمیزاد را تحریک می‌کنند بر روی فضا شهوانی خاصی تمرکز دارد. تکمیل پیشرفت آمیز هر بخش موجب می‌گردد شخص وارد بخش بعدی گسترش گردد لیکن شکست در یک بخش ناب می‌تواند به تمرکز منتهی گردد و همین مورد شاید بر روی شخصیت شخص در بزرگسالی کارایی بگذارد.

روانشناس کسی دیگر به نام اریک اریکسون یک مجموعه از هشت بخش روانی را معرفی می‌دهد که اشخاص در طول زندگی خویش آن را تجربه می‌کنند. هر بخش نقش مهمی در گسترش شخصیت و مهارت‌های روانی آدمیزاد بازی می‌کند. در طول هر بخش، شخص با موقعیت‌های حیاتی گسترش‌ای روبرو می‌گردد که به منزله نقطه جایگزین در گسترش عمل خواهد کرد.

اریکسون درباره چگونگی کارایی تعاملات اجتماعی بر روی گسترش شخصیت شخص هم مشتاق بود. تکمیل پیشرفت آمیز هر بخش منتهی به گسترش شخصیت سالمی خواهد شد. در حالیکه نظریه فروید پیشنهاد می‌کرد که شخصیت در درجه ابتدا در مراحل نخستین شمایل می‌گیرد لیکن اریکسون بر این باور بود که شخصیت آدمیزاد در طول زندگی شخص گسترش پیدا نموده و رشد می‌کند.

شخصیت چطور مورد وارسی و آزمایش قرار می‌گیرد؟

برای اندازه گیری و مطالعه شخصیت آدمیزاد‌ها، روانشناسان تعدادی تست شخصیتی گسترش داده اند. اکثریت قریب به اتفاق این تست‌ها، با تنظیمات متنوعی به فعالیت می‌روند. بعضی از تست‌ها هم شاید برای هم یاری به یادگیری اکثر اشخاص درباره جنبه‌های گوناگون شخصیتشان مورد استفاده قرار گیرند یا از آن برای غربالگری و تحلیل به در وقت تشخیص مدل های مختلف مختلفی از اختلالات شخصیتی استفاده گردد.

خوشبختانه شما می‌توانید طیف وسیعی از تست‌های شخصیتی را به شکل برخط دریافت نمایید. اکثر این تست‌ها برای اشکار کردن خویش حقیقی شما به فعالیت می‌روند.

این در حالیست که بعضی از تست های به وجود آمده فقط جنبه تفریحی دارند و نمی‌توان افزون به آنان اطمینان کرد. به منزله نمونه شاید سوال های آنلاینی را پیدا نمایید که برون گرا یا درون گرا بودن شما را تشخیص می‌دهد. داشتن چنین اطلاعاتی می‌تواند به فهم نیکوتر شخصیت هم یاری کند و شما را به کانال درست راهنمایی نماید.

مساله کلیدی این می باشد که می بایست به دلیل داشته شوید هر گونه تحلیل که به شکل برخط فرجام می‌گردد می بایست به وضوح گزینش شود. این وسایل آموزنده می‌تواند جنبه تفریحی داشته باشد و در بعضی از نکات بینش نیکی عرضه نکند. به همین دلیل می بایست از متخصصان این رشته برای تعیین شخصیت استفاده گردد.

سخن واپسین حول روانشناسی شخصیت:

همانطور که گویش کردیم شخصیت طیف وسیعی دارد که حدودا کل جوانب زندگی آدمیزاد را تحت کارایی قرار می‌دهد. راهکار‌های متنوعی نظیر تمرکز کردن بر روی صفات فردی یا نگاه کردن به مراحل گسترش ای گوناگون برای فهم شخصیت وجود دارد.

روانشناسان نه فقط درباره فهم واقعی شخصیت طبیعی آدمیزاد‌ها مشتاق و مشتاق می باشند بلکه کوشش می‌کنند اختلالات شخصیتی را تشخیص دهند که شاید در همه ی جنبه‌های زندگی نظیر مدرسه، فعالیت، روابط و بقیه قسمت‌ها تاثیرگذار باشد.

روانشاسان با تشخیص چنین مشکلاتی می‌توانند به اشخاص هم یاری کنند مهارت‌هایی را برای مقابله و مدیریت شرایط گسترش دهند.