کدام یک خوب تر می باشد: پنبه ارگانیک یا پشم؟
مدت دراز می باشد که این منازعه بین طرفداران مد پایدار و گیاهخواران تداوم یافته می باشد. در پایان کدام یک خوب تر می باشد: پنبه ارگانیک یا پشم؟ هنگامی در خصوص گزینش مسئولانه و پایدار لباس مکالمه میکنیم، پر اهمیتترین موردی که بیشتر خریداران به آن دقت میکنند این می باشد که آیا الیاف به شغل رفته در لباس طبیعی و تجزیهپذیر می باشد یا نه. این اتفاق بدان خاطر ضرورت یافته می باشد که اکثر لباسهایی که ما امروزه استفاده میکنیم، از الیاف پلیاستر یا اکریلیک ساخته شدهاند که هردو غیرقابلتجزیه و برای طبیعت مضر می باشند. در صورتی که آژانس بین المللی مد، اثرات نا سالم لباسهای طراحی شده از الیاف پلیاستر و آکریلیک برای پیرامونزیست را زیاد کمتر از اثرات زیانآور لباسهای پنبهای و پشمی تخمین زده می باشد، لیکن قابل انکار نیست که این الیاف غیرطبیعی سراسرً تجزیه ناپذیرند و در طبیعت برقرار میسان. از جهت به جز آن، لباسهای پنبهای و پشمی، هر دو از الیاف طبیعی و تجزیهپذیر ساخته شدهاند، روی پوست حالت نیکی ابداع میکنند و به طور کلی، لوکستر از الیاف بر پایه نفت می باشند. با این تفسیر در صورتی که هدف داشته باشیم که طبیعتدوستترین و مطلوبترین لباسهای ممکن را گزینش کنیم، کدام گزینه خوب تر می باشد: پنبه ارگانیک یا پشم؟ پاسخ آن می باشد که: بستگی دارد.
گرمایش بین المللی و استفاده از زمین
در صورتی که نگرانی اساسی شما تغییرات آب و هوایی می باشد، می بایست بدانید که اثرات نا سالم پشم بر روی شرایط اقلیمی، زیاد اکثر از پنبه ارگانیک می باشد. از آنجایی که سامانه گوارشی گوسفندان در وضعیت طبیعی میزان اضافه گاز متان طراحی میکند، پرورش گسترده گوسفند به مقصود توسط آوردن پشم، یکی از دست اندرکاران آلاینده هوا انگاشته میگردد. در اصل، در مرز و بوم استرالیا یکی از برترین کشورهای پرورشدهنده گوسفند و تولیدکننده پشم در دنیا می باشد، بیشتر از ۱۰ درصد از طراحی همه گازهای گلخانهای (با در نظر گرفتن صنایع معدن و حمل و نقل) مستقیما نتیجه صنایع پرورش گوسفند می باشد. در مرز و بوم نیوزیلند که یکی به جز آن از کشورهای تولیدکننده اکثراً پشم دنیا انگاشته میگردد، یک سوم از همه گازهای آلاینده منتشر شده در جو، از گوارش گوسفندان ناشی میگردد. صنایع مرتبط با پشم و پنبه، در صورتی که به مناسبی تحت کنترل نباشند، هر دو امکان بالایی برای تخریب خاک دارند. مقصود از تخریب خاک آن می باشد که خاک مورد استفاده در این صنایع، مواد مغذی و میکروارگانیسمهای الزامی خویش را از دست میدهد و به جز آن قادر نیست که عرصه ساز یک اکوسیستم سالم و طبیعی باشد. حاصل غایی این پروسه خاک مرده نامیده میگردد که در آن، هیچ گیاهی بدون استفاده از کودها و مواد شیمیایی زیاد سنگین رشد نخواهد کرد. با این اکنون در هر دو مثال، طریقهای متناوب کاشتی وجود دارند که میتوانند به حفظ سلامتی خاک یاری کنند.
هر قدر که مقدار زمینهای مورد استفاده برای کشاورزی و دامداری آدمیزادها کمتر گردد، زمینهای زیادتری دستنخورده برقرار میماند که حیات وحش گیاهی و جانوری میتواند در آن روال طبیعی خویش را طی کند تا این موجودات به عادات پایه و غریزی خویش برگردند و به این ترتیب به حفظ اکوسیستم کلی سیاره ما یاری میگردد؛ لیکن همین امروز که ما در اکنون نگارش این مطلب هستیم، ۳۶ درصد از همه زمینهای پاکسازی شدهی مرز و بوم استرالیا به صنایع پرورش گوسفند و طراحی پشم اختصاص یافته می باشد. خبرهای شوکهکنندهتر آن می باشد که ۹۲ درصد از همه زمینهایی که در مرز و بوم استرالیا به مقصود استفاده در صنایع کشاورزی پاکسازی شدهاند، برای کشت محصول های گیاهی مرتبط با صنایع پرورش دام و طراحی پشم و گوشت مورد استفاده قرار میگیرند و فقط ۸ درصد از این زمینها به محصول های مورد استفادهی تاثیرگذار آدمیزاد (سان هویج اقسام لوبیا سیبزمینی و غیره)، شهرسازی، مسیر سازی، صنایع مرتبط با معدن و دیگر صنایع اختصاص یافتهاند. با این که احتمالاً به نظر خیلی از ما افق زمین مورد استفاده برای گستردگی فضای شهری بسیار بیشتر باشد، لیکن واقعیت این می باشد که این افق از زمین، در مقابل حدی که در صنایع کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد، واقعاً قابل خرج نظر می باشد.
علاوه بر این می بایست آفتکشها و حشرهکشها را هم در نظر بگیریم. این مورد ها یکی از المانهای زیاد پیچیده در صنایع کشاورزی انگاشته میشوند و احتمالاً وارسیشان به یک مطلب جداگانه احتیاج داشته باشد. با این که این سموم نیز در صنایع مرتبط با پنبه مورد استفاده قرار میگیرند و نیز در صنایع پشم، لیکن مقدار استفاده از آنان در صنایع پنبه بسیار اکثر می باشد. در صورتی که کشت پنبه را در نظر بگیریم، مقدار استفاده از آفتکشها در بین کشاورزان متفاوت تمایزهای چشمگیری دارد. به عنوان مثالً کشاورزان پنبهشغل استرالیایی ادعا میکنند که به خاطر پرورش پنبه GMO، مقدار مصرف سموم آفت کش را تا ۹۵ درصد کم شدن دادهاند؛ لیکن واقعیت آن می باشد که گیاهان GMO در اصل مقدار مصرف آفتکشها را تغییری نمیدهند، چون که این گیاهان از لحاظ ژنتیکی طوری دستکاری شدهاند که این مواد شیمیایی آفتکش را به طور طبیعی در داخل خودشان ابداع کنند. اطلاق میگردد که این گیاهان Roundup طراحی میکنند، لیکن فراموش نکنیم که Roundup نام تجاری glyphosate می باشد که یک ماده شیمیایی سرطانزا می باشد. در صورتی که گیاه پنبه برای رشد کردن به میزان اضافه مواد شیمیایی به صورتهای کود یا آفتکش احتیاج دارد، عده کمی آگاهی دارند که صنایع پشم نیز بدون مواد شیمیایی رونق چندانی ندارد. گوسفندها نیز در مواد شیمیایی غرق میشوند، مقصود آن می باشد که گوسفندها را نیز در حمامهای پر آب و مواد ضدانگل غوطهور میکنند. با این اکنون در صورتی که شما نیز از کسانی هستید که نگرانی اساسیتان استفاده از مواد شیمیایی به صورتهای کود و آفتکش می باشد، احتمالاً پشم گزینه مطلوبتری برای شما باشد.
اکثر بخوانید: 20 آیتمی که هیچ وقت از خریدشان پشیمان نمیشوید!
مصرف آب
هنگامی به بررسیهای مقایسهای آژانس بین المللی مد در عرصه اثرات زیست پوششی طراحی مواد نخستین متفاوت نگاه میکنیم، در نگاه ابتدا به نظر میرسد که طراحی پنبه، به خاطر مصرف بالای آب، اثرات زیادتری روی پیرامون زیست داشته باشد. این اتفاق در کشورهایی سان استرالیا که با اثرات ناشی از تغییرات اقلیمی، کم آبی و خشکسالی دست و پنجه نرم میکنند، از ضرورت زیادتری نیز دارا می باشد. تا حدی که سناتور حامی پیرامون زیست از استرالیای جنوبی، سارا هانسون، پس از آتش سوزیهای گذشته اظهار داشت که کاشت پنبه در استرالیا به نوعی دیوانگی انگاشته میگردد. او میگوید «ایده گستردگی کاشت پنبه در استرالیای جنوبی احمقانه و خطرناک می باشد. ما در خشکترین ایالت از خشکترین قاره جهان زندگی میکنیم. منابع آب ما زیاد محدودند و با تغییرات اقلیمی نیز روبهرو هستیم که منتهی به خشکتر شدن کشورمان خواهد شد. در این شرایط، آخرین موردی که میتوانیم به آن ذهن کنیم، مصرف کردن منابع محدود آب مان برای صنایع پرورش پنبه می باشد.»
با این اکنون آژانس بین المللی مد اظهار میکند که مقدار آب مصرف شده برای طراحی هر کیلوگرم پنبه، بستگی تاثیرگذار به شیوه کاشت و نگهداری آن دارد. پارامتر تعیینکننده در مقدار آب مورد احتیاج برای پرورش پنبه، به نوع کشت پایدار یا سنتی آن بستگی دارد. برای نمونه با آن که طراحی هر کیلوگرم پنبه در ایالتهای جنوبی هند به حدود ۲۲ هزار لیتر آب احتیاج دارد، لیکن طراحی همین میزان پنبه در آمریکای جنوبی فقط به ۸ هزار لیتر آب احتیاج دارد. علاوه بر آن برخی از اقسام گیاه پنبه شکل دیم کاشته میشوند و فقط با آب باران آبیاری میشوند و هیچ نیازی به استفاده از منابع به جز آن آب ندارند. با آن که کاشت پنبه به طور کلی اثرات زیست پوششی زیاد اضافه به دنبال دارد، لیکن این که گیاه پنبه در کجا کاشته شده باشد و تحت چه شرایطی پرورش یابد نیز پارامتر زیاد تعیینکنندهای در مقدار مصرف آب آن انگاشته میگردد. بدین معنی که در صورتی که گیاه پنبه در زمینهای مناطقی کاشته شده باشد که بارش سالیانه مطلوب و قابل توجهی داشته باشند، اثرات زیست پوششی نا سالم ناشی از مصرف آب آن احتمالاً کمتر از طراحی پشم باشد. درباره صنایع پشم، آب جدید و تمیز یک احتیاج روزمره برای گوسفندان و برهها انگاشته میگردد. مقدار آب مصرفی هر گوسفند بسته به شرایط فیزیولوژیک خویش گوسفند، شرایط آب و هوایی و مقدار آب حاضر در غذایی که میخورد، موردی بین ۱ تا ۱۹ لیتر در شبانه روز می باشد. جذاب آنجا می باشد که هنگامی که مقدار کلی آب مصرفی برای طراحی الیاف پنبه و پشم را با نیز مقایسه میکنیم، به عدد حدوداً یکسانی میرسیم، چون که برای طراحی یک پوند از هر یک از این الیاف، حدودا به ۱۰۱ گالن آب احتیاج داریم. فقط تمایز آنجا می باشد که در روند طراحی پشم، آفتکشها و مواد شیمیایی کمتری وارد چرخه آب میشوند.
دلسوزی و اخلاق
اشخاص خیلی با این باور گمراه شدهاند که صنایع پشم تقریباًً بیضرر می باشد. اکثراً فرض میکنند که از آنجایی که عملیات پشمچینی یک عملیات آرام و بدون آسیب می باشد (که در این عرصه نیز وارسیهای بین المللی نشان دادهاند که این طور نیست) پس کل مورد در صنایع پشم درست و دلپذیر می باشد. شوربختانه این باور از واقعیت صنایع پشم فاصله اضافه دارد. در همه ی جهان، در صنایع پرورش گوسفند انجام خشونت بار و دردآلود اضافه، بدون استفاده از مسکنها و ضد دردها، روی گوسفندان تمام میگردد؛ از عبارت داغ زدن، بریدن دم گوسفندان و در برخی مورد ها، کندن پوست دور دم گوسفندان.
کل گوسفندانی که برای توسط آوردن جنس پشم پرورش مییابند، برای جنس گوشت نیز کاربرد دارند. از این عقیده، گوسفند یک کالای دومنظوره در صنعت پرورش دام انگاشته میگردد، در ضمن گوسفندان پشمالوی مرینوس. پیش از آن که برههای جوان برای سلاخی به کشتارگاه برده شوند، همه ی پشم آنان زده میگردد تا موردی از آن هدر نرود، و از جهت به جز آن، وقتی که با بالا رفتن سن گوسفند، مقدار طراحی و مرغوبیت پشم تولیدی آن کم شدن مییابد (سان موی سر آدمیزاد که با بالا رفتن سن کم پشتتر میگردد) نگهداری آن به جز آن صرفه اقتصادی ندارد و گوسفند را به کشتارگاه میبرند. این گوسفندان در سن ۵ تا ۶ سالگی سلاخی میشوند که موردی حدود نصف طول عمر طبیعیشان می باشد. اکثراً این گوسفندان به موضوع دام زنده صادر میشوند که شرایط نگهداری آنان در زمان حمل و نقل و پس از آن، زیاد بیرحمانه می باشد. در صورتی که گزینش ما آن می باشد که برای حمایت از حقوق حیوانات از گوشت و شیر آنان استفاده نکنیم، پس می بایست از لباسهای پشمی نیز استفاده نکنیم. و لیکن درباره پنبه، در این مورد نیز اثرات حیوانی مخربی وجود دارند، لیکن مقدار و جدیت آنان زیاد کمتر می باشد: درست می باشد که هر ساله شمار اضافه حشره به خاطر استفاده از آفتکشها و حشرهکشها در صنایع پنبه کشته میشوند، لیکن غمانگیزتر آن می باشد که تخمین زده میگردد که در آتشسوزیهای گذشته در استرالیا، موردی حدود یک میلیارد حیوان به این خاطر کشته شدند آب کافی برای کنترل آتش سوزیها وجود نداشت و یکی از دلایل اکثراً این کمبود منابع آب، و استفاده از آن در صنایع کاشت پنبه بود.
پس کدام یک خوب تر می باشد: پنبه ارگانیک یا پشم؟
سوال آن می باشد که با در نظر گرفتن همه ی این موارد، خوب تر می باشد کدام نوع لباس را بخریم؟ و پاسخ آن می باشد که: به طرز دید شما بستگی دارد. از لحاظ شخصی من، از آنجایی که من به طبیعی و تجزیهپذیر بودن الیاف مورد استفاده در لباسهایم بسیار ضرورت میدهم، تا به حال نیز الیاف پلیاستر و اکریلیک خارج از حوزه گزینشهای من قرار دارند. از آنجایی که با کشتار و سلاخی حیوانات نیز مخالفم، استفاده از پشم نیز برای من مطلوب نیست، خصوصاً در صورتی که بتوانم پنبه ارگانیک با پرورش طبیعی دیم پیدا کنم. در اصل، در ضمن ذهن کردن به این که من نیز در آزار و کشتار هر حیوانی مشارکت داشته باشم، قلبم را جریحهدار میکند، خصوصاً گوسفندهای آرام و دوستداشتنی؛ لیکن این تنها نظر من می باشد، دیگران امکان دارد استفاده از پشم را گزینش کنند و یا برندهایی را گزینش کنند که از پشم بازیافتی در محصولاتشان استفاده میکنند. به هر اکنون عالی ترین طریق برای آن که یقین داشته باشیم که گزینشهایمان در عرصه پوشاک مسئولانه و با دقت به شرایط پیرامون زیستی تمام میشوند آن می باشد که از پروسههای تولیدی هر یک از الیاف آگاهی کافی داشته باشیم؛ در نتیجه خوب تر می باشد در پایان، بر مبنا این که در مقایسه با هر یک از این پروسههای تولیدی چه احساسی داریم، تصمیم غاییمان را بگیریم. خوب تر می باشد به این ذهن کنیم که واقعا دوست داریم در چه بین المللی زندگی کنیم، این دنیا چه وجه تمایزهایی دارد و برای دست یابی به این دنیا می بایست چه کاری تمام بدهیم. از برندهای مورد استفادهتان سوال بپرسید تا آگاه شوید که چه چیزهایی را درباره پروسه طراحی مواد نخستین و زنجیره انتقال این مواد میدانند و یا نمیدانند. در خصوص پارچههای متفاوت پژوهش نمایید. بیانها و مقالات تحقیقی با منابع معتبر را مطالعه نمایید؛ و دائم به یاد داشته بمانید که اطلاع به شما قدرت میبخشد.
اکثر بخوانید: زیبایی استایل شما با این لباسهای مدلدار و شلوغ